English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7977 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
biogeochemistry U زمین شیمی زیستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bioinorganic chemistry U شیمی معدنی زیستی
geochemistry U شیمی خاک زمین شیمی
geochemistry U زمین شیمی
biochemists U متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemist U متخصص شیمی حیاتی والی ویژه گر زیست شیمی
biochemical U مربوط به شیمی حیاتی یازیست شیمی
biochemistry U شیمی حیات [زیست شیمی]
biological chemistry U شیمی حیات [زیست شیمی]
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
subsistence U زیستی
organic U زیستی
biologically U زیستی
biological U زیستی
biologism U زیستی نگری
biological clock U ساعت زیستی
biological system U نظام زیستی
biological shield U سپر زیستی
biogeography U جغرافیای زیستی
biological sciences U علوم زیستی
life science U دانش زیستی
life science U علوم زیستی
biofacies U رخساره زیستی
bioerosion U فرسایش زیستی
biological agent U عامل زیستی
biological correlation U همبستگی زیستی
biological extinction U انقراض زیستی
biological extinction U نابودی زیستی
existence load U بار زیستی
biological magnification U بزرگنمایی زیستی
biogenesis U پدیدایی زیستی
biological monitoring U فرابینی زیستی
biological pollution U الودگی زیستی
life sciences U علوم زیستی
life sciences U دانش زیستی
biological potential U توان زیستی
biofeedback U پس خوراند زیستی
biophysical U زیستی- فیزیکی
biotic succession U تواتر زیستی
biocinosis U مجتمع زیستی
biotic element U عنصر زیستی
bioerosion U فرسودگی زیستی
biorhythm U چرخه زیستی
biostimulant U محرک زیستی
biostimulant U انگیزای زیستی
biological shield U حفاظ زیستی
biotonus U تونوس زیستی
biotic succession U پیاپی زیستی
biochemical U زیستی- شیمیایی
biotype U سنخ زیستی
biological system U سازگان زیستی
biosystem U نظام زیستی
biosystem U سازگان زیستی
biological treatment U تسویه زیستی
bioluminescence U لومینانس زیستی
biosocial U زیستی- اجتماعی
environmetal protection U حمایت محیط زیستی
biological classification U رده بندی زیستی
existence load U بار اقلام زیستی
bioclimatology U اقلیم شناسی زیستی
bionics U علم فرایندای زیستی
defense subsistence supply center U مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
environmental refugee U پناهنده محیط زیستی [بوم شناسی ] [سیاست]
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
chemistry U شیمی
phamaceutical chemistry U شیمی دارویی
petrochemistry U شیمی نفت
theoretical chemistry U شیمی نظری
thermochemistry U شیمی گرمایی
thermochemistry U گرما شیمی
nuclear chemistry U شیمی هستهای
neurochemistry U شیمی اعصاب
photographic chemistry U شیمی عکاسی
electrochemistry U برق شیمی
coordination chemistry U شیمی کوئوردیناسیون
curdling chemistry U شیمی لخته
agrochemistry U شیمی زراعی
analytical chemistry U شیمی تجزیه
chemical engineering U مهندسی شیمی
chemical abstracts U چکیدههای شیمی
applied chemistry U شیمی کاربردی
astrochemistry U اختر شیمی
component U جزء در شیمی
polymer chemistry U شیمی بسپار
physical chemistry U شیمی فیزیک
concentration U غلظت [شیمی]
chemists U شیمی دان
geometrical isomer U همپار شیمی
food chemistry U شیمی غذا
components U جزء در شیمی
chemistry U علم شیمی
pure chemistry U شیمی محض
biochemistry U زیست شیمی
biochemistry U زیست- شیمی
chemist U شیمی دان
chemotherapy U شیمی درمانی
inorganic chemistry U شیمی الی
industrial chemistry U شیمی صنعتی
iatrochemistry U شیمی پزشکی
organic chemistry U شیمی الی
zoochemistry U شیمی حیوانی
biological chemistry U زیست شیمی
petrochemical U شیمی نفت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
elemental analysis U آنالیز عنصری [شیمی]
elemental analysis U فراکافت عنصری [شیمی]
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
macromolecular chemistry U شیمی درشت مولکول
physio chemical U وابسته به شیمی فیزیکی
histochemistry U شیمی بافتی وسلولی
organic U وابسته به شیمی الی
host guest chemistry U شیمی میزبان- میهمان
hood U گنبد دودکش [شیمی]
biological chemistry U بیوشیمی [زیست شیمی]
acetify U اسیدی شدن [شیمی]
dome U کلاهک دودکش [شیمی]
hood U کلاهک دودکش [شیمی]
biochemistry U بیوشیمی [زیست شیمی]
amylum U نشاسته [زیست شیمی]
dome U گنبد دودکش [شیمی]
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
parts per million [ppm] U بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
to acidify something U چیزی را اسیدی کردن [شیمی]
to acidify something U چیزی را اسیددار کردن [شیمی]
quantum state U حالت کوانتومی [فیزیک] [شیمی]
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
to remain suspended U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
starch [Amylum] U نشاسته [زیست شیمی] [غذا و آشپزخانه]
leachate U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
leach [liquid formed by leaching] U مایعی که از صافی گرفته شده [شیمی]
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
coulomb [C] U کولن [یکای بار الکتریکی در اس آی] [فیزیک] [شیمی]
to suspend U معلق نگه داشتن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
electrostatic unit of charge [esu] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
statcoulomb [statC] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
dimensionless quantity U کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
ground line U خط زمین
floored U کف زمین
globe U زمین
ground surface U کف زمین
land n U زمین
lackland U بی زمین
rooter U زمین کن
floor U کف زمین
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2bioconjugated
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1sulfides of alkali
1 coalescence density
1compensation depth
1incubation
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com